دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ايوان ميروم
و انگشتانم را
بر پوست كشيده ي
شب ميكشم
چراغهاي رابطه
تاريكند
چراغهاي رابطه
تاريكند
كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
كسي مرا به ميهماني
گنجشكها نخواهد برد
پرواز را به خاطر
بسپار
پرنده مردني ست
فروغ فرخزاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر